آرشآرش، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

آرش زندگی مامان و بابا

هفت ماهگی نفسم

آرش عزیزم مدت زیادی از نوشتن مطلب قبلی میگذره و من وقت نوشتن مطلب جدید رو نداشتم حتی مطلب قبلی رو با عجله و بدون عکس گذاشتم!! توی این مدت بخاطر دندونای قشنگی که در آوردی یکم بهونه گیر شده بودی ولی زندگیم اصلا اذیتم نکردی و خدا رو شکر اصلا مریض نشدی .  توی این مدت اینقدر شیرین و دوست داشتنی شدی که من و بابایی کارمون شده نشستن و نگاه کردن به شیرین کاری های تو! اگه یه شب نبریمت پیش مامان جون و باباجون خودشون برای دیدنت میان پیشمون! مخصوصا بابا جون که البته شما هم خیلی دوستش داری! و هر وقت بابا جون سینا رو بغل میکنه شما ناراحت میشی عزیز دلم . و البته سینا هم وقتی باباجون شما رو بغل میکنه اعتراض میکنه ! والبته باید بگم که عمه ها و دخت...
28 بهمن 1391

اولين دندوناي گل پسرم

عزيز دلم روز 2 بهمن يعني زماني كه 6 ماه و ده روزه بودي داشتم بهت آب ميدادم كه ديدم يه صداي قشنگي داره مياد، وقتي توي دهن خوشكلتو نگاه كردم ديدم بللله يه مرواريد كوچولوي خوشمل توي دهن گل پسرم ميدرخشه، اينقده خوشحاااال شدم هي ميبوسيدمت و بهت تبريك ميگفتم . بابايي هم خيلي خوشحال شد وقتي فهميد. اولين دندونت مبارك باشه جيگررررم و  يك هفته ي بعد روز 9 بهمن يعني زمانيكه 6 ماه و 17 روزت بود يه مرواريد خوشمل ديگه در آوردي. دومين دندونت هم مبارك نفسسسسم از اتفاقات قشنگ ديگه اي كه تو اين روزا افتاده بَ بَ گفتن قشنگته كه بيشتر از همه بابايي از شنيدنش لذت ميبره چون از ماه دوم تولدت هميشه با گريه هات مَ مَ ميگفتي! و بابايي هميشه منتظر ...
11 بهمن 1391

واکسن 6 ماهگی

آرش عزیزم روز 22 دی نوبت بهداشت داشتی برای واکسنت که تعطیل بود، شنبه هم شهادت امام رضا(ع) بود که باز تعطیل بود و با 2 روز تاخیر واکسن 6 ماهگیتو زدیم، خدا رو شکر اصلا اذیت نشدی و از دفعه های قبل کمتر گریه کردی. از این به بعد باید قطره ی آهن هم بخوری عزیزم دیگه میتونی بدون کمک یه چند دقیقه بشینی ولی چون میترسیم به کمرت فشار بیاد، زیاد تو این حالت نمیذاریمت، روروئکت رو به همه جا میتونی ببری و البته هنوز بسیار بغلی هستی و مدام از ما میخوای که بغلت کنیم. ولی دیگه اصلا رفلاکس نداری و آب دهنت هم دیگه بیرون نمیندازی ناز نازی مامان   اینم عکست روزی که شش ماهت تموم شد:     پایان شش ماهگی   وزن:   ...
11 بهمن 1391

دوباره موهای گل پسرمو کوتاه کردیم

پسر گلم دوباره موهای خوشکلت خیلی بلند شده بودن و با اینکه دلمون نمیومد مجبور شدیم وقتی که 5 ماه و 19 روزه بودی دوباره موهاتو کوتاه کنیم ولی بعدشم خیلی خواستنی شدی جیگرم...  اینم عکسات بعد از اینکه موهاتو کوتاه کردیم:     اینم یه عکس قبل از اینکه موهاتو کوتاه کنیم، اینقده با نمک شده بودی نفسم     ...
4 بهمن 1391
1